بیان شبهه:
مرحوم کلینی در کتاب شریف اصول کافی نقل می کند که فردی به نزد امام صادق(علیه السلام) آمد و درباره عبادت و فضل و کرامت فردی سخن گفت. امام صادق(علیه السلام) به او فرمود که عقل او به چه صورت است؟ راوی به امام عرض می کند که از عقل وی نمیدانم و امام(علیه السلام) فرمود که إِنَّ الثَّوَابَ عَلَى قَدْرِ الْعَقْلِ.[۱] [۲] یعنی خداوند متعال به اندازه عقل هرکس جزای نیک می دهد.
و یا در روایت دیگری امام باقر(علیه السلام) می فرماید که خداوند متعال در روز قیامت به اندازه عقول انسان در اعمال ایشان دقت می نماید.[۳]
و یا در روایت دیگری امام صادق(علیه السلام) می فرماید که هفتاد گناه انسان جاهل بخشیده می شود قبل از آنکه یک گناه انسان عالم بخشیده شود.[۴]
اما چرا؟؟
چرا باید ثواب و عقاب دائر مدار عقل و جهل باشد؟ و چرا باید خداوند متعال کثره و کمیت عبادات را رها کرده و به عقل فرد عابد دقت کند؟؟
مقدمه:
قبل از پاسخ به این شبهه، معنای عقل و جهل و تفاوت انسان و ما بقی موجودات عالم را بررسی می کنیم.
عقل به معنای حبس و حد و مرز و محدود کننده است.[۵] به همین دلیل است که به طنابی که با آن زانوان شتر را می بندند عِقال می گویند. چرا که باعث محدود شدن آن از حرکت می شود. و به قوه تفکر انسان عقل گفته می شود، چرا که عقل باعث می شود که انسان در هوای نفس خویش گرفتار نشود و او را از قبائح دور و محدود و حبس می کند.[۶] و به همین خاطر است که کسی که کمتر در قبائح فرو رود عاقل تر است.
با بیان معنای عقل، معنای جهل نیز روشن می گردد. یعنی جاهل کسی است که فاقد قوه ایست که او را از قبائح دور کند. و لذا بعضی از کتب لغت جهل را به معنای اختیار لذات فانیه(لذت های از بین رونده) به جای لذات باقیه(لذت های دارای بقاء) دانسته اند.[۷]
اما فرق ما بین موجودات و انسان چیست؟
به صورت کلی موجودات جهان به چند دسته تقسیم می شوند:
- موجوداتی که بسیط بوده و هیچ رشد مادی و معنوی و حتی هوسی هم ندارند. همانند سنگ و خاک و…
- موجوداتی که تنها رشد مادی را دارا هستند. همانند گیاهان که تنها در مسیر عادی خود در حال رشد هستند.
- موجوداتی که دارای قوه رشد و شهوت هستند. همانند حیوانات که رشد می کنند و فقط دارای قوه شهوت بوده و تعقلی ندارند.
- موجوداتی که تنها دارای قوه عاقله هستند و شهوتی ندارند. همانند فرشتگان که اصلا قوه شهوت در آن ها راه ندارد.
- موجوداتی که هم دارای قوه عاقله و هم دارای قوه شهوت هستند. همانند انسان که دارای هر دو قوه است.
پاسخ به شبهه:
با بیان این مقدمه، شبهه بیان شده تقریبا پاسخ داده می شود.
چرا که فرد خطا کار اگر از دسته سوم باشد حرجی بر او نیست چرا که تنها دارای قوه شهوت است و قوه عاقله ای ندارد که او را از قبائح باز دارد. و همچنین اگر فرد نیکوکار از دسته چهارم باشد، باز هم ثوابی بر او نیست چرا که دارای قوه شهوانیه نیستند که با سختی نیکوکاری کنند.
اما اگر فرد گنه کار و نیکو کار از دسته پنجم باشد، مستحق ثواب و عقاب است. چرا که اگر گنه کار بوده، باید به دلیل داشتن قوه عاقله از قبائح دور میشد و نشد و باید عقاب شود؛ و اگر نیکو کار بوده، باید به دلیل دست کشیدن از دستورات قوه شهوانیه ثواب داده شود.
با این بیان، دلیل دائر مدار بودن ثواب و عقاب بر عقل و جهل مشخص می گردد.
امیدوارم که این پست برای شما مفید بوده باشد. در پست بعدی قصد دارم شبهه دیگری درباره همین روایات را بیان نمایم.
در انتهای همین صفحه منتظر نظرات شما هستم.
با تشکر از پدر محترمم در پاسخ به این شبهه.
موفق و پیروز باشید.
پی نوشت:
[۱] الکافی، ج۱، ص۱۲
[۲] الأمالی(للصدوق)، ص۴۱۸
[۳] الکافی (ط – الإسلامیه)، ج۱، ص۱۱
[۴] الکافی، ج۱، ص۴۷
[۵] لسان العرب، ج۱۱، ص۴۵۸
[۶] مجمع البحرین، ج۵، ص۴۲۵
[۷] مجمع البحرین، ج۵، ص ۳۴۵